Web Analytics Made Easy - Statcounter

پشت سر تک تک افرادی که پا به این سفر متفاوت می‌گذارند، قصه‌ و ماجراهایی منحصر به فرد وجود دارد، ماجراهایی که شاید خارج از اختیار آن‌ها باشد و اینجاست که سید شهیدان اهل قلم می‌گوید:«یاران! شتاب کنید، قافله در راه است؛ ای دل! تو چه می‌کنی؟ می‌مانی یا می‌روی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند!»

به گزارش خبرگزاری ایمنا، این روزها و در ایام راهیان نور زیاد شنیده‌ایم که تنها شرط این سفر دعوت است؛ دعوتی متفاوت از جنس شهدا اما شاید این حرف برای بسیاری از آن دست حرف‌های شعاری باشد اما اگر حداقل یکبار هم راهی این سفر شده باشی، کوچک‌ترین شکی پیدا نمی‌کنی که سفر راهیان نور از آن دست فرصت‌هایی است که نه آمدن و نه نیامدنش در دست و اختیار تو است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تمام برنامه‌ریزی‌هایت را کرده‌ای و شرایط مهیاست اما با یک تماس ورق بازمی‌گردد و می‌گویند برای فلان کار پیش آمده، نمی‌توانی به راهیان نور بروی و یا برعکس؛ وقتی از همه‌جا ناامیدی و هیچ امیدی برای رفتن نداری، پیامی به دستت می‌رسد که به راهیان نور می‌آیی؟

اصلاً می‌توان این‌طور گفت که ماجرای تک تک زائران این سفر، ماجرایی منحصر به فرد است؛ پشت حضور هرکدام از آن‌ها دعوتی متفاوت جا خوش کرده و قرار است لحظاتی متفاوت برای هرکدام رقم بخورد؛ مائده یکی از زائران این سفر متفاوت است که برای اولین بار آمده و در این باره می‌گوید: همیشه دوست داشتم در سفر راهیان نور شرکت کنم اما هر سالی بنا به دلیلی امکان حضور نداشتم و امسال هم همین فکر را می‌کردم اما اتفاقی پوستر آن را دیدم و توانستم در این سفر شرکت کنم.

اشک‌هایی که زوری نبود!

او ادامه می‌دهد: همیشه می‌گفتم این مناطق مثل بقیه سفرها و مناطق است و تنها چند راوی می‌آورند که بتوانند با احساسات آدم بازی کنند؛ حتی عده‌ای به من می‌گفتند اگر به این سفر رفتی همه حرف‌ها را باور نکن چون برای اینکه اشکتان را دربیاورند این حرف‌ها را می‌زنند اما از سمتی شنیده بودم زمانی که به این سفر پا می‌گذاری حال و هوایت تغییر می‌کند و هیچ تصوری از این موضوع نداشتم تا اینکه سفر شروع شد و به اولین نقطه‌ای که رسیدم نوشته بود اینجا قدمگاه مادرمان حضرت زهرا (س) است و در همین لحظه حال و هوایم عوض شد.

این زائر راهیان نور خاطرنشان می‌کند: در طول سفر با خودم فکر می‌کردم سال‌های قبل از ما انسان‌هایی که از همه نظر بالاترین بودند برای ما جنگیدند و چه رفاقت‌ها و حس و حال‌های معنوی که آنجا شکل گرفته و تمام این موارد باعث پربرکت شدن این زمین شده است؛ اصلاً خیلی از چیزها با عقل ثابت شدنی نیست و وقتی به آنجا می‌روی حس می‌کنی.

مائده درباره متفاوت‌ترین لحظات این سفر توضیح می‌دهد: یکی از متفاوت‌ترین لحظات سفر کانال کمیل بود و از سویی به علقمه رفتیم که تعریف آن را شنیده بودیم اما از این ناراحت بودیم که چرا شب به اینجا آمدیم که چیزی از اینجا نفهمیم؛ به پای روایتگری که نشستیم راوی گفت تا الان هیچ کاروانی با این تعداد نتوانستند این لحظه اینجا باشند و شهدای غواص هم همین ساعات عملیات خود را آغاز کردند و این موضوع حس و حال متفاوتی بود.

هر روایت تکه‌ای از یک پازل بود

وی معتقد است که برخی چیزها شنیدنی نیست و افراد باید خودشان حضور داشته باشند تا معجزات را حس کنند و در این باره عنوان می‌کند: مدتی بود که بر سر برخی مسائل اعتقادی شک داشتم و به حقانیت این مسیر شک داشتم و از خدا می‌خواستم راهی به من نشان بدهد که این موضوع با سفر راهیان نور مصادف شد و بر همین اساس هر روایتی که می‌شنیدم شبیه تکه‌های پازل بود که کنار هم قرار می‌گرفت و خدا را شاکرم که در این مسیر به یقین و اعتقاد قلبی رسیدم.

فاطمه هم که از دیگر زائران زیارت اولی راهیان نور است درباره علت حضورش در این سفر می‌گوید: زمانی که از حال و هوای دیگران درباره این سفر می‌شنیدم حس می‌کردم من هم دوست دارم به این سفر بروم؛ از سمتی هم کتاب‌هایی را درباره شهدا خوانده بودم و به تجسم و حس و حال آن فضا نیاز داشتم.

او ادامه می‌دهد: یکسال بود که منتظر بودم دانشجو شوم و به این سفر بیایم اما باید بگویم حس و حال آن تعریف کردنی نیست و تنها می‌توانم بگویم حال و هوای اربعین را داشت و شاید بهتر از چیزی که شنیده بودم بود؛ همیشه فکر می‌کردم بعضی‌ها اغراق می‌کنند اما واقعاً این‌طور نبود و خاک و محیط آنجا دل را آماده می‌کرد.

شنیدن کی بود مانند دیدن؟

فاطمه می‌گوید: فضای علقمه را بیشتر از دیگر نقاط دوست داشتم چرا که آنجا مظلومیت خاصی داشت؛ اصلاً آدم هرچه دیده و شنیده بود را باید کنار می‌گذاشت و فقط آنجا را درک می‌کرد؛ هم دلم سنگین بود و هم راحت.

مبینا که از دیگر زائران این سفر است نیز درباره حال و هوای مناطق عملیاتی می‌گوید: من از دبیرستان دوست داشتم که به این سفر بروم ولی کرونا آمد و به قول معروف: شنیدن که بود مانند دیدن؟

او ادامه می‌دهد: من نمی‌توانم حال و هوای آنجا را توصیف کنم و تنها می‌توانم بگویم که از قدم گذاشتن در آن مناطق خجالت می‌کشیدم و متفاوت‌ترین بخش سفر هم بازدید از علقمه بود؛ این سفر می‌تواند زندگی افراد را به ۲ بخش قبل و بعد راهیان نور تقسیم کند.

بهار که یکی از زائران این سفر و البته فارغ‌التحصیل است، درباره حضورش در این سفر می‌گوید: سال گذشته همه کارها برای آمدنم انجام شده بود و حتی هزینه را هم واریز کرده بودم اما تنها چند روز مانده به سفر کاری پیش آمد و امکان حضور را پیدا نکردم.

وی ادامه می‌دهد: پارسال سال آخر دانشجویی‌ام بود و فکر کردم شاید دیگر فرصت حضور در این کاروان را پیدا نکنم و این حسرت عجیب بر دلم سنگینی می‌کرد؛ امسال هم هرچند ناامید بودم اما برای آمدن به هر دری می‌زدم و به هرکسی می‌رسیدم، می‌پرسیدم شما راهی ندارید که من به راهیان نور بروم؟ تا در نهایت سه روز قبل از حرکت کاروان و در اوج کارها پیامی آمد که می‌توانی به سفر بیایی؟ و اینجا بود که فهمیدم این اراده من نیست که راهی شدم و دستور از جایی دیگر صادر شده است؛ شاید عده‌ای این حال و هوا را درک نکنند اما اگر فقط یکبار راهی این سفر شده باشی، از جایی به بعد حاضری تمام داشته‌هایت را بدهی تا فقط یکبار دیگر در آن حال و هوا و اتمسفر وجود شهدا تنفس کنی.

یاران! شتاب کنید، قافله در راه است

در وصف این لحظات و جملات می‌توان ساعت‌ها نوشت و خواند اما خواندن از آن‌هایی که خود نیز عاشقانه پا در این مسیر گذاشته و جانفدا شدند، به صدها خط نوشته شده از سمت من و شما می‌ارزد…

«و تو، ای آنکه در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده‌ای و اکنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت، پای به سیاره زمین نهاده‌ای، نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می‌کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده‌ات بگشایی و از خود و دلبستگی‌هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی… یاران! شتاب کنید، قافله در راه است.

درمنزلگاه زباله، امام حسین (ع) کاروان را گردآورد و عهد خویش را از آنان برداشت و آنان را به اختیار خویش واگذاشت که بروند یا بمانند. آمده است که در اینجا مردم با شتاب از کنار او پراکنده شدند و رفتند و جز همان اصحاب عاشورایی که می‌شناسی دیگر کسی با او نماند.

ای دل! تو چه می‌کنی؟ می‌مانی یا می‌روی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند! این چه اختیاری است که برای روی آوردن بدان باید پشت به اراده حق نهاد؟ ای دل! نیک بنگر تا قلاّده دنیا را برگردنشان ببینی و سررشته قلاّده را، که در دست شیطان است. آنان می‌انگارند که این راه را به اختیار خویش می‌روند، غافل که شیطان اصحاب دنیا را با همان غرایزی که در نفس خویش دارند می‌فریب؛ قافله عشق به سرمنزل جاودان خویش نزدیک می شود… و این عاقبت کار عشق است…»

کد خبر 734724

منبع: ایمنا

کلیدواژه: اردوی راهیان نور اردو های راهیان نور راهيان نور زائران راهيان نور کاروان های راهیان نور زائران راهيان نور دانش آموزي راهیان نور دانشجویی روایت راهیان نور شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق زائران این سفر ادامه می دهد راهیان نور حال و هوای حس و حال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۳۱۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستبند پلیس بر دستان باند سارقان اماکن خصوصی و کشف اموال سرقتی

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پلیس هرمزگان سرهنگ عبدالمجید کرمی در تشریح این خبر بیان داشت: در پی وقوع چند فقره سرقت از اماکن خصوصی و ساختمان‌های نیمه کاره و متواری شدن سارقان، پیگیری موضوع در دستور کار پلیس آگاهی استان قرار گرفت.

وی افزود: کارآگاهان اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی استان ضمن شناسایی محل‌های سرقت و بررسی شیوه و شگردهای به کار رفته در سرقت‌ها با تشکیل تیمی به محل اعزام و در نهایت خودرو ام وی ام سارقان را در یکی از محلات شناسایی کردند.

این مسئول انتظامی اظهار داشت: مالک خودرو احضار که در تحقیقات صورت گرفته اعلام کرد که در تاریخ اعلامی خودرو دست فرزندش بوده که چهار ماه قبل از زندان آزاد شده که با بررسی دقیق سوابق متهم مشخص شد دارای سوابق متعددی در خصوص انواع جرایم بویژه سرقت می‌باشد که با هماهنگی قضائی متهم در مخفیگاهش دستگیر شد.

سرهنگ کرمی خاطر نشان کرد: متهم دستگیر شده در بازجویی فنی به عمل آمده به جرم خود اقرار کرده و معترف شد با همدستی فردی دیگر اقدام به سرقت کرده و سپس اموال مسروقه را به یک مال خر در بندرعباس فروخته‌ اند که طی عملیاتی دیگر دو متهم دیگر نیز در مخفیگاه‌هایشان دستگیر و در بازرسی از مخفیگاه متهمان تعدادی اموال سرقتی کشف و ضبط شد.

رئیس پلیس آگاهی هرمزگان با بیان اینکه تلاش مأموران برای شناسایی مالباختگان جهت تحویل اموال مکشوفه به آنان ادامه دارد، بیان داشت: متهمان دستگیر شده با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به دستگاه قضائی معرفی و با قرار بازداشت روانه زندان شدند.

کد خبر 6090378

دیگر خبرها

  • بنر توهین‌آمیز در دستان دومفریز؛ جشن قهرمانی اینتر، رقیب همشهری را عصبانی خواهد کرد
  • فرود آمدن هواپیمای اسرائیلی در ریاض
  • دستبند پلیس بر دستان باند سارقان اماکن خصوصی و کشف اموال سرقتی
  • نشان طلای رقابت‌های جام جهانی در دستان دختر چهارمحال و بختیاری
  • دستان شگفت انگیز مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی
  • جریان دانشجویی بستر خوبی برای پای کار آمدن قشر خاکستری در فعالیت‌های فرهنگی است
  • وعده صادق الهام‌بخش بودن خون شهیدان مقاومت را در به میدان آمدن دانشجویان ده‌ها دانشگاه آمریکا و اروپا می‌بینیم
  • برگزاری همایش آموزشی توجیهی مناسک حج تمتع در مشهد
  • چند بار باید دستان خود را بشوئید؟
  • پای کار آمدن مردم شرط موفقیت در عرصه‌های مختلف است